اعتیاد، اعتیاد و باز هم اعتیاد. اعتیاد این بیماری خانمانسوز که گریبان خیلی از جوانان را گرفته، باعث جدایی و افزایش آمار طلاق در کشور شده، موجب انتشار بیماریهای میکروبی، عفونی و بد تر از همه ایدز شده این روزها در زیارت دشتستان جولان می دهد، از بی تدبیری برخی والدین، نادانی و نا آگاهی جوانان و نوجوانان و بسیاری از کمبودهای مشترک جوامع ایرانی نهایت سوء استفاده را می نماید و در نتیجه باعث تباهی افراد می گردد و البته و صد البته که بسیار هم موفق به نظر می رسد. بی توجهی برخی از والدین نسبت به فرزندانشان و عدم آموزش راه و رسم زندگی به آنان، اعتماد بیش از حد به فرزندان، نپرسیدن از اعمال روزانه ایشان، قرار دادن پول بیش از نیاز در اختیارشان، همه و همه سبب فجایعی می شود که اکنون در زیارت و یا خیلی از جاهای دیگر هویداست.

هر کدام از شما حتماً بسیاری از بچه های قد و نیم قد را می شناسید که به استعمال سیگار، تریاک و هشیش اشتغال دارند و در کوچه و خیابان پرسه می زنند. هیچ کس در این زمینه کاری نمی کند در حالی که اهالی همگی مسُولند. معتادی که در کوچه و خیابان با جوانان سالم معاشرت می کند طبیعتاً تاثیراتی بر آنان خواهد گذاشت که جبران نا پذیر است. بنابراین این وظیفه عموم اهالی است که در صورت مشاهده چنین فردی در صورتی که اطمینان از وضع وی دارند برای حفظ و کمک به جوانان سالم او را به پلیس معرفی کرده تا به آن رسیدگی شود.

البته این وظیفه پاسگاه انتظامی زیارت دشتستان نیز هست که در این خصوص ریز شده و به کل جامعه خدمت کند. متاسفانه اعتیاد جدیداً در بین افراد بالغ و کامل نیز مد شده است و شنیده می شود افرادی که حتی دارای اعتباری نیز بوده اند آن را به سیخی و لولی فروخته ودر مجالس خود از مواد مخدر استفاده می کنند.

البته همه شنیده ها را نباید باور کرد گرچه ضرب المثل معروف " تا نباشد چیزکی مردم نگویند چیزها" را نباید فراموش کرد.