طی ایمیلی به نشریه اختصاصی زیارت دشتستان، حمید رضا ترابی از دوستان صمیمی ما در مورد استاد شجریان مسایلی را گوشزد کردند، او که اهل منطقه ما نیز نیست با این وجود محبت می نماید و در هفته چند باری به این نشریه سر می زند." حمید جان ما دوستت داریم".

متن این مطلب به شرح زیر است:

پس از انتخابات 22 خرداد 88 وقتی برخی در اعتراض به نتایج انتخابات ریاست جمهوری به خیابانهای تهران آمدند، مشاهده شد که استاد شجریان نیز در بین آنان است که موجبات تشویق جمعی از حظار را فراهم کرد.

استاد محمدرضا شجریان استاد آواز ایران شخصی است هنرمند، هنرمندیست ملی که عده کثیری از مردم ایران صدای او را تحسین می کنند، آنانی هم که به سبکهای دیگری تمایل دارند در عین حال سبک او را رد نمی کنند و صدای او را دوست دارند. ولی آیا هنرمندی با این جایگاه می بایست در چنین مراسمی شرکت میکرد؟ آیا وی با حضور در اعتراضاتی که دلیل آن هیچ وقت ارائه نشد چیزی را به اثبات رساند؟ البته در چنین موقعیتی معترضین به همچین افرادی در جمع خود نیاز دارند تا به جمع وخواست خود اعتبار بخشند.

استاد شجریان نباید فراموش کند هر گروهی موافقی دارد و مخالفی، او باید بداند که اتفاقا بیشترین هواداران وی در جمع موافقان دولتند نه در جمع مخالفانی که او به میانشان رفت. وی از اوایل انقلاب بارها در مورد نحوه پخش آهنگهایش درصدا وسیما اعتراض کرد و بارها مردم را از شنیدن صدای خود محروم ساخت. دعای "ربنا"ی استاد در اذهان جاودانه شده است ولی امسال به صدا وسیما اجازه پخش آن را در ماه مبارک رمضان نداد.

راستی اصلا اگر این انقلاب و نظام نبود باز هم کسی به آواز و سبک او بها می داد یا زمینه بیشتر برای آهنگهای پاپ و رپ و تکنو و مانند اینها فراهمتر بود. مسلماً فضا بدون نظام اسلامی به سبک آهنگها و نواهای غربی می گرایید و جوانان که مخاطبین اصلی وی هستند شاید در آن سمت سو قرار می گرفتند و کلاً استاد دیگر این استاد نبود. استاد عزیزمان متاسفانه خواسته یا ناخواسته در دام برخی بدخواهان افتاد ولی این به آن معنی نیست که ما نیز دست در دست استاد در دام آنان جا خوش کنیم. استادمان امروز در اردوی کسانی قرار گرفته که برخی از آنان صدا وسبک استاد آواز ایران را خسته کننده می دانند چرا که جنب وجوش ریتمهای رپ را ندارد، به همراه آن نمی توان قرص " ایکس" خورد و رقصید و دیگر اینکه در کنسرتهای استاد صحنه روشن است در عوض آنکه خاموش باشد وتنها چند چراغ گردان وچشمک زن روشن باشد. وحالا چند جمله به استاد عزیزمان:

استاد جان ما عاشق صدای شیوای شما هستیم، عاشق سبک و سیاق سنتی و اصیلی که شما اجرا می کنید هستیم، ولی عزیز دل ما؛شما بهتر است بدانید که قبل از تمام این مسائلی که گفتیم وآن مواردی که نگفتیم عاشق رهبرمانیم و نظام اسلامیمان، اگر شما هم هستید با شماییم وگر نه ……!

والسلام

 

تلاش شما در این نشریه را ارج می نهم، امیدوارم پیروز باشید(منتظر مطالب بعدی نیز باشید)

دوستتون دارم

برادر کوچک شما، حمیدرضا ترابی