یادها

این قسمت: مرحوم محمود رشنوار

سادگی و بی آلایشی او چشمگیر بود،گفتار و کردار، نوع رفتار او با همه با مهربانی و محبت بود. فکر نکنم بشود کسی را در زیارت پیدا کرد که از او زمانی رنجیده باشد. مرد زحمتکشی که سالها در شرکت ایران گاز نگهبانی می کرد. همه افرادی که به نوعی با او در ارتباط بودند او را بسیار دوست داشتند و برای وی احترام خاصی قائل بودند. در شرکت ایران گاز با آقایان رسول خزاعی، عوض کرمی و مجمد رضا چترزرنگاری همکار بود. او بسیار مردمدار و مهربان بود. با هر کسی که رابطه دوستی داشت، رفت و آمد هم می کرد. شوخی های او بسیار جالب و غافلگیر کننده بود. حرف های او برای دوستانش ضرب المثل شده است. بعد از اینکه از شرکت ایران گاز جدا شد ماشینی خرید و به حمل و نقل بار پرداخت. این کار را برای مدتی ادامه داد تا روزی که به همراه مرحوم عبدالله آزرنگ تصادف نمودند و متاسفانه عبدالله آزرنگ جان خود را از دست داد. محمود بعد از آن اتفاق دیگر محمود سابق نشد و نتوانست روحیه گذشته خود را بازیابی کند. همیشه از آن حادثه یاد می کرد و تاسف می خورد. او از هیچکس کوچکترین کینه ای را به دل نمی گرفت و همه را دوست داشت. در مراسم به خاکسپاری او انگار همه عزادار بودند و همه برای از دست رفتنش گریه می کردند و همه انگار که گوهری گرانبها را از دست داده بودند.

روحش شاد و یادش گرامی باد.

برای شادی روح مرحوم مغفور محمود رشنوار و دیگر اموات صلواتی بفرستید بر محمد و آل محمد.