مبارک باد ![]()
مرقد شیخ منصور خزاعی (ره) همچنان نادیده گرفته می شود!!!
مرقد شیخ منصور خزاعی (ره) همچنان نادیده گرفته می شود!!!
حرم مطهر شیخ منصور خزاعی در زیارت دشتستان از جمله آثار زیبا وتاریخی ایران اسلامی است که پس از گذشت قرنها با وجود بی توجهی های فراوان نسبت به آن، همچنان زیبایی های خود را حفظ کرده است.
این بنای زیبای تاریخی که از سنگ و ساروج ساخته شده است دارای گنبدی پلکانی و بلند می باشد. نمای زیبا اما زخم خورده امروز این آرامگاه انسان را به فکر فرو می برد. این معماری ایرانی، اسلامی برای خود تاریخی دارد که متاسفانه به فراموشی سپرده شده است. بنای سنگ و ساروج بقعه شیخ منصور خزاعی در منطقه اگر نگوییم بی نظیر، اما کم نظیر است. نظیر چنین بنایی در استان بوشهر، میتوان به آرامگاه میرمحمد در جزیره خارک و همچنین بنایی در زیارت صاحلی از توابع خورموج اشاره نمود. البته بناهای فوق الذکر از نظر وسعت در حد آرامگاه شیخ منصور خزاعی (ره) نیستند. شخصی محترم و منتصب به اهل بیت (علیهم السلام) بی شک سزاوار ولایق آن بوده که نام قریه ای به خاطرش تغییر نماید و بارگاهی این چنینی بر مزارش بنا شود. ایشان بدون تردید لیاقت شهادت را داشته اند که که پس از هجرت از جوار امام معصوم مورد تعیب خلفای عباسی قرار گیرند تا آ نکه در این مکان به شهادت برسند. این آرامگاه در سالیان دور محل نذر ونذورات و احترام مردم این دیار بوده و هست. ولی آیا رفتار کنونی مسئولین با این شخص محترم سزاوار و شایسته حکومت اسلامی است؟ ما که پرچمدار اسلام و نظام اسلامی هستیم چگونه به خود اجازه می دهیم حتی با علم به مقام و منزلت او به ایشان بی اعتناعی کنیم؟ بارگاهی که فارغ از بحث باستانی بودنش تداعی کننده یاد اهل بیت ( علیهم السلام) است، چرا باید اینچنین از یادها رفته باشد؟ بحث تعمیرات این بنا بیشتر به یک بازی شبیه است، پس از گذشت سالها از متروکه بودن و ویرانی آ رامکاه شیخ منصور خزاعی( ره)، با اسرار و فشار مردم زیارت دشتستان، گروهی از مسئولین ذیربط به آنجا سر زدند و اعتباری اندک را جهت ترمیم بنا اختصاص دادند ولی این بحث دوباره رها شده و به نظر می رسد کسی قصد احیای آن را ندارد. شیخ منصور خزاعی دارای شجره نامه ای مفصل است که در آن به ارتباط نزدیک ایشان با اهل بیت ( علیهم السلام) اشاره شده است. وی که خود سید و اولاد پیغمبر(ص) است، پس از رسیدن به قلعه خشتی که نام قدیم زیارت دشتستان است، بلیل منصوب بودنشان به امامان معصوم (علیهم السلام)، و مبارزه ایشان در برابر کفار، مورد استقبال مردم این دیار قرار گرفتند. مردم ایشان را محترم می شمردند و از دور و نزدیک فوج فوج به زیارتش می شتافتند تا آنکه امروزه بواسطه آن زیارتها این دیار زیارت نامیده می شود.
همانطور که می دانید زیارت دشتستان در دشتی وسیع وباز و بسیار دور از کوهستان قرار دارد، اما این عشق به اهل بیت و ایشان بود که عاشقان را در راهی قرار داد تا برای آرامگاه شیخ منصور خزاعی (ره)، از فرسنگها سنگ تهیه نموده و ساروج بیابند و با انتقال آن به این دیار بنایی اینچنین با عظمت بنا کنند. این عشق به ایشان و اهل بیت بود که معمارانی از دوردست آمدند و بنایی به این زیبایی با سنگ ساروج که از مصالح پیشرفته آن دوران بود بر مزار وی ساختند در حالی که در این دیار احدی تا شاید قرنها بعد خانه ای سنگی نداشت.
آیا این همه اتفاقات مهم بی دلیل بوده که ما نیز چنین نسبت به آن بی تفاوت باشیم؟ در جوار آرامگاه شیخ منصور خزاعی (ره) مسجدی وجود داشته که بنا به گفته آگاهان، چندی بعد از شهادت وی در جوار آرامگاهش می سازند تا محل عبادت زائران حرمش باشد. از این مسجد چیزی جز سنگها و آثاری از پی آن باقی نمانده است. بدون شک از حکومت ستمشاهی پهلوی و قبل از آن انتظار نمی رفت که قدمی در راستای رونق بخشیدن به آن بردارند ولی اکنون که سی سال از عمر پربرکت انقلاب اسلامی می گذرد و حکومتی اسلامی و اعتقادی بر سر کار است، چه کاری از سوی مسئولین محلی استان بوشهر و شهرستان دشتستان صورت گرفته است؟ اکنون که رییس جمهوری فعال و پرتلاش مسئولیت اجرایی کشور را بعهده دارد و حد اقل دو بار و هر بار چند روز در دوره چهار ساله اش به این استان سفر می کنند، آیا کسی از مسئولین اعم از دهستانی، شهرستانی یا استانی همانطور که برای رفع مشکلات شخصی خود به وی نامه می نویسند و نتیجه می گیرند تا کنون برای رفع مشکلات این اثر باستانی و این تاریخ اسلامی قدمی برداشته است؟ آیا تاکنون در جهت بهبود وضعیت این بنا تلاشی نموده اند؟
آنچه مسلم است این بنا امروز به عمران و آبادی و توجه مسئولین نیاز دارد. چهره این بنا را می توان با ساختن پارک و فضای سبز در اطراف آن، بازسازی مسجد آن و برگذاری مراسمات مذهبی از حالت ویرانی و فراموش شدگی در آورد که همتی والا می طلبد. امید می رود مسئولین در دنیایی که امروز جوانان ما مورد تهاجمات فرهنگی و غرب زدگی قرار دارند با رسیدن به موقع به وضعیت چنین مکانهایی فرهنگی و اعتقادی زمینه بروز استعدادهای دینی را برای جوانان فراهم نمایند و از توجهات باریتعالی و ائمه اطهار نیز برخوردار شوند.
به امید آبادی حرم مطهر شیخ منصور خزاعی (ره)
نشریه اختصاصی زیارت دشتستان
برادران گرگین پور، فعال در اقامه نماز جماعت
چندین سال است که برادر بزرگمان کربلایی احمد گرگین پور به مسجد حمزه سید الشهداء (ع) رونق خاصی داده است. امسال با خبر شدیم آقای رجب گرگین پور نیز بنا به سفارش حجت الاسلام حسن انصاری جهت اقامه نماز پر فضیلت جماعت در مسجد صاحب الزمان حضور پیدا می کنند. خداوند به هردوی ایشان توفیق دهد.
انشا الله
استقلالیها در زیارت شهرستان دشتستان بر پرسپلیسیها می چربند

روستای زیارت شهرستان دشتستان از جمله مناطقی است که جوانان ان برای فوتبال اهمیت خاصی قائلند.در این میان عده کثیری از این جوانان پر شور هوادار استقلال و عده ای دیگر هوادار پرسپلیس هستند. در زیارت دشتستان نیز چون برازجان استقلال از نظر تعداد طرفدار بر حریف دیرینه خود می چربد. نا گفته نماند که شهر بوشهر نیز طرفداران پرسپلیسی بیشتری دارد. همانطور که می دانید زیارت دشتستان تیمهای قدرتمندی در سطح بخش مرکزی دشتستان داشت از جمله: آزادی زیارت، پرسپلیس زیارت، استقلال زیارت و کارگر زیارت. در این میان اکثر بازیکنان و هواداران آزادی، استقلال و کارگر استقلالی هستند. در زیارت همیشه علیرغم کرکری های شدید هواداران این دو تیم تهرانی دوستی بخصوصی بین جوانان حاکم بوده و هست.
از بازیکنان بنام زیارت می توان از شهرام مددی(پرسپلیس)، ابراهیم ایمانی فرد(آزادی)، مسلم کرمپور(استقلال) و جواد پاکیان(کارگر) از چهار تیم فوق الذکر را نام برد.

واژگان محلی مخصوص زیارت و دشتستان
واژگان محلی مخصوص زیارت و دشتستان
در این بخش به پیشنهاد دوستمون جواد ستونی را به همین نام ایجاد کردیم و قصد داریم به واژه های محلی مورد استفاده مردم دشتستان وخصوصاً زیارت که متاسفانه به تدریج در حال فراموش شدن هستند بپردازیم.
- الد: به معنی درست که شاید برگرفته از عدل باشد( دوستان نظر دهند).
- اره ( اریه): نشانه تعجب در زمان مشاهده شیعی بزرگتر از حد تصور.
- اروانه ( گاری خرکی): ارابه ای که به چهار پا می بندند برای جابجایی بار.
- اِطِمونetemoon : امتهان کردن چیزی یا کسی مثال:"بده تا لامپکو اطمون کنم".
- کلو: به معنی دیوانه
- کلو پنگی: دیوانه ای که پنگ یا همان خوشه عاری از میوه خرما را می جود.
- لیوه: نوع دیگری از دیوانه است که به مراتب از کلو بهتر است ولی سر سبک است و حرفهای نابجا زیاد میزند.
- کتو katav: وسیله ایست 7 شکل، چوبی یا فلزی که زیر تسمه ارابه روی کمر الاغ قرار می دهند تا به الاغ آسیبی نرسد.
- گنجه: تسمه ایست کتانی که در موقع بسته شدن ارابه به الاغ در سینه الاغ قرار می گیرد و کشش ارابه نیز بدین وسیله صورت می پذیرد.
- تنگ: طنابی است که در هنگام بستن ارابه به الاغ از زیر شکم الاغ رد شده و به چوبهای ارابه بسته می شود تا باعث جلوگیری از برگشتن ارابه به عقب گردد.
- پروند: وسیله ایست که باغبان از دور نخل رد کرده و سپس از پشت کمر خود می گذراند و پس از بستن با آن به بالای نخل می رود. این وسیله بجز جایی که در پشت کمر باغبان قرار می گیرد که تسمه ای پهن است از طنابی ضخیم ساخته شده است.
- چومه: مکانی برای انبار محصول خرما که کف آن راه راه است تا شیره خرما از بین آن عبور کرده و به مخزن بریزد.
- گلوپ: همان globe انگلیسی است که در انگلیسی به لامپ هم اطلاق می شود. Globe در اصل به معنای کره است و به کره زمین در انگلیسی globe گفته می شود.
- بنگ: به غیر از معنی هشیش به معنای بانک نیز هست.
- خر سوز: خر سبز، که به خر سفید می گویند.
- شینه: رنگی است که برای خر قهوه ای تیره استفاده می شود.
- کمتر komtar: همان کبوتر است که گاهی اوقات کیومتر نیز تلفظ می گردد.
- ملکی melki : به معنای گیوه، نوعی کفش.
- کرّات korrat : همان تره است، نوعی سبزی.
- ترازین: ترازو
- میزون: ترازویی که از دو کفه تشکیل شده و کفه ها توسط طنابهایی به میله ای چوبی متصل می شوند. مانند آرم قوه قضاییه.
- ارخولیق: جلیقه ایست ابریشمی و مخصوص زنان که بیشتر با رنگ آبی دیده می شد.
- کلون: به رنگ آبی تیره میگویند. شاید همان کبود است ( دوستان نظر دهند).
- شدّه: هم به معنی پارچه ایست تیره با رنگ قرمز درون آن و هم به معنای توپیست هم اندازه توپ تنیس که با لاستیک بدور هم می پیچیدن وبا آن شدّه بازی می کردند.
- شدّه بازی: نوعی بازی شبیه بیس بال امروزی.
- ملّار: سه پایه ایست چوبی که مشک پر از دوغ را به آن آویزان می کنند و تکان می دهند.
- سلّار: شخصی که شدّه را نگه می دارد تا فرد دیگری با چوب به آن بکوبد و او تقریبا حکم داور بازی را دارد.
- مدبخ : modbakh همان آشپزخانه یا madbakh است.
- اسوم: ملاغه
- مجری mejri : صندوقچه ای کوچک که اشیاء قیمتی در آن نگهداری می شد.
- توه: همان تابه است که برای پخت نان به کار می رود.
- خون: وسیله ای که بر روی آن نان محلی پهن می شود.
- تیر: چوبی صاف با طول حدود یک متر که بوسیله آن نان را بر روی خون پهن می کنند.
- خیگ: همان مشک است، چرمی یا فلزی ( دوستان نظر دهند).
- کوه koveh: قوچ یا گوسفند نر
- کره kaareh: بزغاله
- تیشتر: بز جوان ماده
- پازن: بز نر
- گوور goovar: گوساله
- جغلان joghlan: انسان یا حیوان تازه به بلوغ رسیده.
- باری: مرغ ماده جوان
- دیگون: مرغ بالغ ماده
- کنجر konjor: نیشگون
- کیزه : کوزه
- خین: خون
- پیل: پول
- ستین: ستون
- سبیل خنده: لبخند، تبسم
- پاتیل: دیگ
- پاله: پیاله
- منتیل: اهرمی است فلزی. بیشتر برای خراب نمودن دیوار و کندن پی بکار می رود.
- کلند: کلنگ
- شپار: فشار
- نیمور: لیمو
- هونگ havang : هاون
- قاتمه: کوچکترین جزء
- تاپو: تابو ، کوزه ایست بزرگ برای نگهداری خرما و یا غلات از آن استفاده می شود.
- دارسا کردن: به چیزی دست زدن از روی کنجکاوی.
- سرنه: از سر مساله ای، به خاطر اتفاقی. مثال:" سرنه ی اتفاق پاری بازم بچیل جراویدن" یعنی سر همان اتفاق پارسالی دوباره بچه ها دعوا کردند.( دوستان نظر دهند).
- دیسه: زمان یا وقت بخصوص، موسم خاصی که بیشتر برای گذشته بکار می رود. مثال: " یه دیسه ای بی مردم خیلی و هم کمک می کردن".
- بی: بود
- و: به
- کم: شکم
- چپ ریپی: بی نظم و ترتیب
- جرووس: نوعی موش
- کلور: ساقه جو و گندم
- کمو: کدام
- تروه: کیسه
- نعلین: دمپایی
- کوش: به معنی کفش، ولی بیشتر به نوعی دمپایی پلاستسکی گفته می شود که جلوی آن باز نیست.
- کندر: آدامس
- بینزه: سقز
- کیوار: پارچه ای که با آن سنگ پرتاب می کردند.
- تیرکمون: وسیله ایست برای شکار پرندگان که از تکه چوبی هفت شکل، لاستیک و تکه ای چرم ساخته شده است.
- شپ: هم به معنای چرمی است که در تیرکمون، جایی که سنگ در آن قرار می گیرد است و هم به معنای دست زدن است.
- شاخک: نوعی تله برای پرندگان، متشکل از نعلی فلزی، لاستیک، سوزن، مهره و مقداری چوب.
- فیکه: سوت زدن
- فیکفیکو: سوت
- توره: روباه
- خیمه: هیزم
- سرگین: کود حیوانی که برای پخت و پز استفاده می شد.
- سیرمه: سرمه
- لو: لب
- پوز: بینی، دماغ
- کچه: چانه
- چنه: چانه
- مین: مو
- بت: گلو
- دومک: بند تنبان
- پینجه: انگشت
- دس: دست
- قلم پا: ساق پا
- سویل: سبیل
- مل: موهای زرد و ضعیف بدن
- پیش: برگ نخل
- گرد gord: شاخه کامل نخل
- مخ mokh: نخل
- لوچه: ضربه ای که با انگشت به زیر دماغ کسی وارد می آید.
- ایچنی: انجور، این چنین
- درف: ظرف
- می: مگر
- سی: برای
- بره جهنمتاوو: برو به جهنم، برو گم شو
- چه وم مخی: چه از من می خواهی
- ماس: ماست
- کدی: کدو
- خیار: هندوانه
- بالنگ: خیار
- مج: تخمهف تخم
- مج کدی: تخم کدو
- مج خمونی: تخم هندوانه
- خیار زرد: خربزه و هر آنچه شکل خربزه، طالبی و بیضی شکل و زرد رنگ باشد.(خیار گرم).
- خیار سرد: هندوانه
- کنجیل: آرنج
- زونی: زانو
- پسه پا: پاشنه پا
- زیر شلواری: پیژامه
- پاتلون: شلوار
- کلک kolak: شرت بلند و مامان دوز که بیشتر باغبانها از آن استفاده می کنند.
- تیوزه: نوعی سینی که از برگ خرما(پیش) ساخته می شود.
- کفه kofe: نوعی نان دان که از برگ خرما ساخته می شود.
- کلدون: زنبیل کوچک
- تک: حصیری که از برگ خرما ساخته می شود.
- بل: تسمه ای است که با برگ خرما ساخته می شود وبا به هم دوختن آنها زنبیل می سازند.
- سیزن: سوزن
- دکو: وزنه ای که با آن برگ خرما را می کوبند تا طنابی برای دوخت زنبیل بسازند.
- کلم kolom: کلوخ
- گرو goro: گودالی که از کندن زمین برای تهیه خاک برای ساخت خشت ایجاد شده باشد.
- گاوند: کانال بین نخله که آب در آن جریان می یابد.
- درو: دروازه ای بر روی جوی آب که باغبان برای آبیاری باغ خود ایجاد می کند و پس از آبیاری آن را باز می کند.
- گهه: گودی پشت "درو" که ناشی از فشار آب خروجی از تنگنای دروازه است.
- کنگه: خرمای خشک و به درد نخور.
- کمو: شکمو
- کیچه: کوچه
- تاپول: قسمت پایانی شاخه نخل که در تنه آن جا دارد.
- تنگ: تنه درخت خرما
- خالو: دایی
- زن خالو: زن دایی
- آرویز: الک
- غلوال: غربال، نوعی الک با سوراخهای بزرگ.
- اوسه: وسیله ای برای جداسازی غلات از کاه.
- پیسه: رنگ تیره وسفید، پوستی که دچار بیماری شده و بخشی از آن سفید می شود.
- غر: گرد و غبار
- گوخر: گله چهارپایان مختلف مانند گاو، خر وگوسفند باهم.
- کندیک kondik: فرفره، بچه ها آن را با دست در سطح صافی می چرخانند، یویو (دوستان نظر دهند)
- رنگینک: نوعی هلوا که با خرما، آرد و روغن ساخته می شود.
- آمو: عمو
- آمه: عمه
- زنامو: زن عمو
- زنکا: زن برادر
- پیزا: فرزند شوهر یک زن
- گوگا: وقتی خواهر و برادری با برادر و خواهر دیگری ازدواج می کنند.
- میلم milom: لثه
- مرزنگ merzeng: مژه
- چیش: چشم
- پوخه: قسمت ریشه و مقدار کمی از ساقه گندم یا جو.
- گنم genom: گندم
- لاله: مزرعه و بوته هندوانه
- کلالو: چهار پایه ای بلند که بوسیله چوب می ساختند تا شب مرغها بر روی آن جای بگیرند و حیوانات نتوانند به آنها حمله کنند.
- چغول: پرنده ای است از گنجشک بزرگتر و تپل تر ولی تنبل تر.
- کمتر باغی komtar baghi: کبوتری است وحشی که در باغها زندگی می کند.
- گاچی: پرنده ایست هم اندازه گنجشک ولی با پای بلند که دمش را زیاد تکان می دهد.
- پندوق: نوعی پرنده کوچک
- گزّه: نوعی پرنده کوچک از گنجشک بزرگتر
- جیجه: جوجه
- خیار تارک: خیار چنبر
- ککیسو kokeisoo: نوعی پرنده آوازه خوان
- تیترون: نوعی پرنده آوازه خوان که در شب بیشتر پیدا می شود و به اعتقاد اهالی مضون آواز آن " دزی دیدم" یعنی دزدی را دیدم است.
- قلا: کلاغ
- قلا سوزو: نوعی کلاغ سبز رنگ
- باشه: نوعی پرنده شکاری
- بهری: نوعی پرنده شکاری و گران قیمت
- چرخ: نوعی پرنده شکاری و گران قیمت
- چرخ: دوچرخه
- سوپر: موتور سیکلت
- منگک: نوعی گیاه شور مزه که در بیابان می روید و اهالی آن را با ماست می خورند.
- کاکل: گیاهی شبیه منگک ولی ظریف تر و شیرینتر.
- پدم pedom: مانعی که با برگ نخل یا هر چیز دیگر در زمان جداسازی غلات از کاه حول خرمن قرار می دهند تا مانع هدر رفتن کاه شود.
- آسک: آسیاب دستی
- توری: صورت
- مرخ: مرغ
- جرو: جوراب
- اُرسی: کفش
- جومه: پیراهن
- بنّه: توری که از دو طرف با میله های چوبی نگه داشته شده و وسط آن را با کا یا غلات پر می کنند و بعد این دو چوب را به هم می رسانند و می بندند.
- چفتک: دگمه لباس
- دوک: وسیله نخ ریسی که آن را می چرخانند.
- اشتر: شتر
- مینا meina: روسری زنان
- چوقه: نوعی عبا(دوستان نظر دهند).
- شل: گل gel
- گل gel: خاک
- رو: رودخانه
- جارو: جای رودخانه
- آسیو: آسیاب
- خاگ: تخم مرغ
- خاگ تماته: اُملت
- تماته: گوجه فرنگی
- اوکدی: خورش کدو
- بادنگون: بادمجان
- او پیاز: خورش بدون گوشت
- بادنگون تماته: خورش بادمجان
- اوآلو: خورشی بدون گوشت که در آن سیب زمینی استفاده شده.
- پیاز پخک: خوراکی که از ترکیب پیاز، تخم مرغ وروغن درست می شود.
- او آرد: نوعی غذای آبکی با آرد
- او موی: قلیه ماهی
- مشتک: نانی که در ابعاد کوچکتری پخت می شود و قبل از خوردن آن را با روغن چرب می کنند.
- تیرمال: نام دیگر مشتک است
- توه رمن: غذایی که از آرد، پیاز و سبزیجات به صورت آبکی در می آید و بعد آن را روی تابه (توه) می ریزند تا پخت شود.
- شلشلک: غذایی تقریبا مثل "توه رمن" ولی با مخلفات کمتر
- اوگوشت: آب گوشت
- جاروف: جارو
- سهوین: صابون پودر
- سهوین قرص: صابون قالب
- گل سرشور: نوعی خاک رس که قبلا با آن سر خود را می شستند.
- شمپو: شامپو
- دی: مادر
- بوا: پدر
- ککا: برادر
- دده: خواهر
- کلواسه: چرکی که مدتها بر بدن کسی باشد.
- برازگون: برازجان
- بیلش: بذارش ( از فعل هلیدن که در باستان استفاده می شده است).
- وری: پاشو
- فده: فضا، حیاط منزل
- هل: طرف
- اوهل: آن طرف
- ایهل: این طرف
- جکسن: یهو پریدن، در رفتن، انداختن
- پا ری پا جکندن: یعنی پا را روی پای دیگر انداختن.
- قیلون: قلیان
- فرق: کام از قلیان گرفتن
- هف hof: فوت کردن
- ایو: صدا زدن از دور
- یلّا: یالا
- رجو rajav: رجب
- روا: رباب
- زیپلک: جفتک انداختن
- گدول: خر نر
- زور بیا: عجله کن
- جا منده: به جا مانده، میراث که بیشتر در زمان ناراحتی به چیزی یا حیوانی نسبت می دهند که بیشتر از اینکه توحین به آن باشد توحین به صاحب آن است.
- جاگشته: به جا مانده، میراث که بیشتر در زمان ناراحتی به چیزی یا حیوانی نسبت می دهند که بیشتر از اینکه توحین به آن باشد توحین به صاحب آن است.
- خشی: خوشی
- خش: خوش
- خشتونه؟ : خوشتون هست؟
- جیلم: درو
- داس جیلمی: داس مخصوص درو
- کمه: لبه
- کنه: دندانه
- کنه زدن: محصول نخل را پشت دندانه ای که با داس در شاخه نخل درست می کنند آویزان کردن.
- بو دادن: عمل بارور کردن محصول نخل با محصول نخل نر در وقت مناسب آن.
- هرزی نکه: یعنی هرزگی نکن، بی ادبی و فضولی نکن.
- ویمو: می شود
- نویمو: نمی شود
- هاسی: در حال ( تحت اللفظی: آها نگاه کن){ دوستان نظر دهند}
- بهز: به از یا بهتر از
- سیو: سیب
- اسه: هسته
- دیم: دم
- کل: مخفف کربلایی
- کل: تکه
- کانه: کهنه
- اِرصه: عرصه
- سوزی: سبزی
- سوزی موی: سبزی خورش
- بِر: باز شدن، روشن شدن (چیشلم برنویمو).
- دیرازگوشت: دور از جون
- قضا دیر بو: بلا دوراست
- همّی: همگی
- چم: زمینهای اطراف رودخانه
- چپل: کثیف
- رنج زدن: چنگ زدن و چیزی مثل تخمه را برداشتن.
- پرنج: چنگ انداختن مثل گربه
- گلی: گربه
- منجه: منیژه
- دنگلوک (دنگوک): میوه کال درخت صدریا کنار نارس.
- فریز: نوعی علف شبیه چمن فوتبال.
- گزوک: علفی شور که بعد از شیرین کردن در آب به حیوان می دهند.
- سلمک: علفی تلخ که خوراک حیواناتی مثل شتر و خر است.
- بادقپن: تمساح (دوستان نظر دهند).
-
پنگاش: چوب خشک خوشه یا پنگ خرما.
|
|
|
| |||||
|
| |||||||
|
پنجشنبه 19 شهریور1388 ساعت: 14:3 |
توسط:جواد | ||||||
|
با سلام و خسته نباشید | |||||||
|
نشریه اختصاصی زیارت: سلام جواد جان، از این که به نشریه خودت سر زدی بسیار تشکر می کنیم. در مورد طراحی و نوع قلم و همچنین در مورد بهره گیری از اطلاعات کاملتر برای استفاده در گزارشات با شما موافقیم. و سعی می کنیم بهتر عمل کنیم. در مورد شجره نامه هم که فرمودید ممنون می شیم اگه این کارو بکنید. یک ستون هم برای کلمات در حال فراموشی همین الان ساختیم. پیشنهاد خیلی خوبی بود .اصلا اگه انتقادی نباشه پیشرفتی صورت نمیگیره و دوست داریم همیشه با ما در تماس باشید، چه از طریق گزینه نظرات و چه از طریق ایمیل : tommmy_backer@yahoo.com |
|
|
|
| |||
تعزیه خوانی در زیارت دشتستان
تعزیه خوانی در زیارت دشتستان
این بار میخواهیم در مورد تعزیه خوانی در زیارت شهرستان دشتستان مطالبی را بیان کنیم. مراسمی که از دیرباز در این ولایت برقرار بوده و همه ساله در ایام سوگواری سرور و سالار شهیدان مشتاقان اهل بیت عصمت وطهارت را گرد هم جمع می نموده تا در عزای خاندان پیغمبر اشک بریزند. سالهاست که تعزیه خوانی و عزاداری سیدالشهدا در زیارت دشتستان برگزار می گردد و قدمت آن بسیار زیاد است به نحوی که این هنر فرهنگی، مذهبی نسلها و دورانهای زیادی را به خود دیده است. آوازه تعزیه خوانی در زیارت دشتستان بسیار وسیع و گسترده است به طوری که در ایام محرم مردم زیادی را از اطراف و اکناف استان بوشهر و حتی استانهای دیگر را برای دیدن آن جذب می نماید. البته به نظر می رسد کیفیت کنونی تعزیه خوانی در زیارت وسایر جاهای دیگر استان در حد آوازه آنها نیست و این بیشتر مربوط به دوران گذشته بوده است، زمانی که هیچگونه امکاناتی در اختیار بانیان و دست اندر کاران آن نبوده و مردم نیز به تناسب همان امکانات به آن توجه داشته اند، امری که اگر امروز به آن پرداخته نشود ممکن است موجب از دست دادن مخاطبین تعزیه خوانی بخصوص در زیارت دشتستان گردد. همانطوری که می دانیم امروزه هنر تئاتر و سینما در ایران پیشرفتهای زیادی نموده است و از دانش و معلومات وسیعی سود می برد. ما می بینیم که بازیگرانی که در تعزیه خوانی زیارت دشتستان ایفای نقش می کنند از هیچگونه دانش هنری برخوردار نیستند و این می تواند به مرور به کلیت این مراسم در زیارت صدمه بزند. یکی دیگر از مشکلات مربوط به تعزیه خوانی در زیارت دشتستان عدم هماهنگی و برنامه ریزی از قبل برای انجام کار است، به طوری که در اکثر اوقات حتی تا شب قبل از برگزاری مراسم تعزیه مشخص نیست چه فردی می بایست چه نقشی را ایفا نماید. در حالی که از ماهها قبل می بایست نقش و افراد مربوط به آن را مشخص کنند وهرکدام از بازیگران باید تمام حرکات مربوط به آن را تمرین نماید. برای هر نقش می بایست فقط یک نفر درنظر گرفته شود و نقش بر اساس توانایی افراد به آنها محول گردد. بزرگترین مشکلی که در تعزیه خوانی زیارت شهرستان دشتستان به چشم می خورد مشکل کارگردانی و رهبری بازیگران و دیگر عوامل صحنه می باشد که متاسفانه خیلی سرسری گرفته می شود. عبور و مرور افراد گوناگون درون محوطه تعزیه، استفاده نکردن از افراد هم سن برای کاراکترهای پیر و جوان، ضعف در صدابرداری، کمبود سیاهی لشکر، استفاده از پلانهایی که باورپذیری آن کم است (نقش شیر)، روخوانی نسخه وناهماهنگی بین بازیگران تماماً به ضعف کارگردانی بر می گردد که از آقای محمد فاطمی انتظار می رود در رفع آن بیشتر بکوشد. این مراسم سالانه با نذورات مردم از اطراف و اکناف وحتی کشور های همسایه برگذاز می شود و بار مالی زیادی دارد، لذا انتظار این است که مراسم نیز در خور توجه باشد. امروزه خواندن از روی نسخه برای نسل جدید قابل قبول نیست، بازیگری فردی 60 ساله بجای فرد 18 ساله قابل قبول نیست و مسائلی از این قبیل که باید به آن پرداخته شود. در زمینه امکانات باید عرض کنیم که تلاشهایی صورت گرفته است لیکن هنوز کمبود هایی احساس می شود. احداث سکو برای تماشاچیان و مستمعین، تحول در سیستم صوتی از گامهای مثبت در بهبود کیفیت تعزیه خوانی در زیارت دشتستان بوده است. خوشبختانه در زیارت شهرستان دشتستان افراد هنرمند و قابل کم نیستند به طوری که تعزیه خوانی شهر برازجان را نیز خود بچه های زیارت به عهده گرفته و برگذار می نمایند. یکی از مهمترین مسائلی که باید راجع به تعزیه خوانی در زیارت گفته شود توجه و احترام به وجود بزرگترها و پیشکسوتان امر تعزیه است که متاسفانه گاهی شاهد رنجش برخی از آنان از سوی برخی هستیم ضمن اینکه از پیشکسوتان نیز انتظار می رود در جهت تاثیرگذاری بیشتر مراسم و انتقال بهتر باور های دینی و اعتقادی یک سری مسائل را از جوانتر ها بپذیرند و همگی رضای خدا و سیدالشهدا را در نظر بگیرند.
اسامی برخی افراد زحمت کش درایفای نقش در تعزیه زیارت دشتستان از قرار زیر است؛
1- مرحوم شیخ حسن خزاعی
2- مرحوم حسن خزاعی ( فرزند شیخ ابراهیم)
3- غلامرضا حیدری
4- حسین تنها زیارتی
5- کرم بارانی
6- حاج ابراهیم خزاعی
7- منصور خزاعی
8- قاسم گل افشان
9- عبدی گل افشان
10- اکبر شاهانی
11- حسین خدادادی
12- اسماعیل باغنده
13- جابر گرگین
14- برادران فاطمی و بسیاری دیگر از بزرگان تعزیه خوانی در زیارت دشتستان که نامشان ذکر نشده است.
با آرزوی موفقیت برای یکایک اهالی زیارت و عاشقان اهل بیت (علیهم السلام)
اطلاعیه نشریه اختصاصی زیارت شهرستان دشتستان
بسمه تعالی
دوستان، هم شهریها، هم ولایتیها و همه مخاطبین نشریه اختصاصی زیارت دشتستان
شما هم می توانید همکار ما باشید
نشریه اختصاصی زیارت دشتستان در راستای انعکاس اخبار و رویدادهای دهستان زیارت و شهرستان دشتستان وحتی استان بوشهر در نظر دارد از نظرات، انتقادات وپیشنهادات تمامی مخاطبین خود استفاده کرده تا بتواند نشریه ای کامل و به روز را ارائه داده و گامی در جهت پیشرفت دهستان زیارت و منطقه بردارد. این بار مدیریت نشریه تصمیم گرفت در جهت کامل تر و بهتر نمودن محتوا و همچنین در جهت دسترسی سریع به اخبار خوش و نا خوش مربوطه از تمامی مخاطبین دعوت نماید که با نشریه اختصاصی زیارت دشتستان همکاری نمایند و هر گونه اخبار و اطلاعاتی را که شاید این نشریه به نوعی از آن اطلاع نداشته و یا از آن گذشته باشد را یاد آوری کرده و برای عموم اهالی از این طریق انعکاس دهند.
بدیهی است اخباری که از طریق شما به پایگاه اطلاع رسانی زیارت دشتستان برسد در صورت توافق شما با نام خودتان در این نشریه انتشار می یابد. پس شما که اکنون این مطلب را می خوانید نیز می توانید همکار ما باشید.
شما در صورت تمایل برای همکاری با نشریه اختصاصی زیارت دشتستان می توانید اخبار، تازه ها و اطلاعات جدید خود را از طریق پست الکترونیکی : tommmy_backer@yahoo.com برای ما ارسال نمایید.
این نشریه به زودی یک خط تلفن همراه را نیز جهت دریافت پیام کوتاه به مخاطبین خود معرفی می نماید.
با تشکر
مدیریت نشریه اختصاصی زیارت دشتستان
|
جمعه 13 شهریور1388 ساعت: 12:25 |
توسط:اسا |
|
|
(برخی افراد شاغل در ادارات دولتی) تو این لیست خیلیا از قلم افتادن و اصلا به نظر من اینکه یه عده رو لیست کنین که آغا اینا افراد فلان مقام خفن یا فلان کار رو دارن افتخاری واسه روستا نیست. من فکر می کنم به جای اینکه ملاکتون این باشه باید به این دقت کنین که کی بیشتر داره برا مردم زحمت می کشه شاید طرف هیچ مسئولیت دولتی هم نداشته باشه.
پاسخ: دوست عزیز اگه فکر می کنید نام کسی از قلم افتاده بهتر بود برای ما می فرستادید. ضمن اینکه ما هم نگفتیم این لیست کامله و اون فقط شبیه یک گزارش بود و نه نا دیده گرفتن بزرگان دیگه. بله بزرگان زیادی هم بودند که رحمت خدا رفتند و جاشون واقعا خالیه زحماتشونم فراموش نمیشه. بزرگانی هم هستند که ما حتما از اونا یاد می کنیم. متشکر از اینکه به این نشریه سر زدید. | ||
::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::
|
جمعه 13 شهریور1388 ساعت: 12:13 |
توسط:ناشناس |
|
|
(باز سازی مسجد حمزه سید الشهدا(ع) زیارت) ان شااله خداوند به کربلایی احمد گرگین پور و همه جوانانی که صادقانه و بدون هیچگونه چشم داشتی در این راه خیر قدم برمی دارند توفیق و سلامتی دهد.
نشریه اختصاصی زیارت: دوست گرامی با تشکر از اینکه به این نشریه سر زدید باید بگوییم ما به همچین افراد متدین و خوبی در روستا افتخار می کنیم. | ||
::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::
|
یکشنبه 8 شهریور1388 ساعت: 17:30 |
توسط:صالحی |
|
|
(گزینه شعر محلی) شما فقط شعار می دهید. پس گزینه شعر محلیتون کی فعال میشه. لابد وقت گل نی!!!!!!؟
نشریه اختصاصی زیارت: نه دوست من شعار نیست. ما واقعا این گزینه را فعال می کنیم. خیلی زود. | ||
:::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::
|
یکشنبه 8 شهریور1388 ساعت: 18:1 |
توسط:ابر و باد |
|
|
(آتش سوزی منزل موسوی) آقا جان در مورد این خبر خیلی سانسور کردی
نشریه اختصاصی زیارت: ما در حد اطلاعات اولیه نوشتیم. در جزئیات زندگی دیگران هم بنا نیست که ریز شویم. البته اگر مساله عمومی بود یعنی به شورا یا چیزی مثل این ربط داشت حتما به اون می پرداختیم | ||
کلاس آموزش کامپیوتر با ارائه مدرک دیپلم در زیارت شهرستان دشتستان
چندی پیش یکی از بانوان زیارت کلاسی را تحت عنوان آموزش کامپیوتر با ارائه مدرک دیپلم با مجوز فنی و حرفه ای در روستای زیارت دشتستان برگزار کرده است. شنیده شده که این اقدام خانم بهروزی بسیار مورد توجه دانش آموزان و دختران زیارت واقع شده است.
در ایام تابستان نیز این آموزشگاه نو پا ظاهرا به خوبی مورد استقبال قرار گرفته است. این امر تا به حال در دهستان زیارت سابقه نداشته است.
خانه سید محمد موسوی طعمه حریق شد
امروز باخبر شدیم که متاسفانه خانه سید محمد موسوی فرزند سید منصور که در جوار مسجد صاحب الزمان روستای زیارت قرار دارد دچار آتش سوزی شد. مردم محل پس از مشاهده دودی که از منزل وی برخاسته بود به سرعت به یاری او شتافتند و آتش را مهار کردند. در این آتش سوزی خوشبختانه به کسی آسیبی نرسید ولی منزل وی دچار خساراتی شد.
گسترش اعتیاد به مواد مخدّر در زیارت دشتستان
اعتیاد، اعتیاد و باز هم اعتیاد. اعتیاد این بیماری خانمانسوز که گریبان خیلی از جوانان را گرفته، باعث جدایی و افزایش آمار طلاق در کشور شده، موجب انتشار بیماریهای میکروبی، عفونی و بد تر از همه ایدز شده این روزها در زیارت دشتستان جولان می دهد، از بی تدبیری برخی والدین، نادانی و نا آگاهی جوانان و نوجوانان و بسیاری از کمبودهای مشترک جوامع ایرانی نهایت سوء استفاده را می نماید و در نتیجه باعث تباهی افراد می گردد و البته و صد البته که بسیار هم موفق به نظر می رسد. بی توجهی برخی از والدین نسبت به فرزندانشان و عدم آموزش راه و رسم زندگی به آنان، اعتماد بیش از حد به فرزندان، نپرسیدن از اعمال روزانه ایشان، قرار دادن پول بیش از نیاز در اختیارشان، همه و همه سبب فجایعی می شود که اکنون در زیارت و یا خیلی از جاهای دیگر هویداست.
هر کدام از شما حتماً بسیاری از بچه های قد و نیم قد را می شناسید که به استعمال سیگار، تریاک و هشیش اشتغال دارند و در کوچه و خیابان پرسه می زنند. هیچ کس در این زمینه کاری نمی کند در حالی که اهالی همگی مسُولند. معتادی که در کوچه و خیابان با جوانان سالم معاشرت می کند طبیعتاً تاثیراتی بر آنان خواهد گذاشت که جبران نا پذیر است. بنابراین این وظیفه عموم اهالی است که در صورت مشاهده چنین فردی در صورتی که اطمینان از وضع وی دارند برای حفظ و کمک به جوانان سالم او را به پلیس معرفی کرده تا به آن رسیدگی شود.
البته این وظیفه پاسگاه انتظامی زیارت دشتستان نیز هست که در این خصوص ریز شده و به کل جامعه خدمت کند. متاسفانه اعتیاد جدیداً در بین افراد بالغ و کامل نیز مد شده است و شنیده می شود افرادی که حتی دارای اعتباری نیز بوده اند آن را به سیخی و لولی فروخته ودر مجالس خود از مواد مخدر استفاده می کنند.
البته همه شنیده ها را نباید باور کرد گرچه ضرب المثل معروف " تا نباشد چیزکی مردم نگویند چیزها" را نباید فراموش کرد.
کجاست آن حوزه مقاومت شهید مطهری زیارت دشتستان؟
"والا" تا یاد داریم به ساختمانی که در جوار مدرسه دخترانه ولیعصر قرار دارد حوزه مقاومت شهید مطهری زیارت می گفتند. حالا چه شده که از حوزه به پایگاه تنزل پیدا نموده است، الله اعلم. این مکان برای سالهای متمادی از آغاز جنگ تحمیلی وزمانی که سید عباس فاطمی مسولیت آن را به عهده داشت پایگاهی فرهنگی و انقلابی و با نفوذ فراوان بین جوانان زیارت و دیگر روستاهای دهستان زیارت بوده است. مردم ما می دانند که اکثریت شهدای زیارت دشتستان جوانانی بودند که از همین حوزه برخاسته وبه نبرد علیه دشمن بعثی شتافتند تا به فیض شهادت نایل آمدند. پس چرا اکنون این مکان اینقدر مظلوم به نظر می رسد؟ چرا هیچ مسَُولی دیگر چون قبل حاضر به رسیدگی به آن نیست؟ و چرا کسانی که فرماندهی آن را به عهده گرفتند هیچ تلاشی برای احیای آن نکردند؟ اگر جایی بود که منافع شخصی آنان را تامین می کرد نیز به راحتی آن را رها می کردند؟ چرا زیارتی که اکنون بیش از هفت هزار نفر جمعیت دارد (بدون احتساب دیگر روستاهای دهستان زیارت) باید این وضعیت نهاد بسیج آن باشد؟ چرا امکاناتی به آن تعلق نمی گیرد؟ و مهمتر از همه چرا آن را از حوزه به پایگاه تنزل دادند؟ و بسیاری چراهای دیگر که یکی باید پاسخگو باشد. اکنون که جوانی بسیجی، مومن، متدین و فرهنگی فرماندهی آن را به عهده گرفته و بدون هیچ چشمداشتی صادقانه برای رضای خدا و خدمت به نظام قصد احیای آن را دارد بهتر این است که همگی به او کمک کرده و این پایگاه مردم نهاد را به اوج موفقیت برسانیم شاید بواسطه آن جوانانی بهتر و خداجوتر از آنچه داریم تربیت شده تا در دنیای امروز که تبلیغات همه علیه نظام و انقلاب و اسلام است بسیج جایگاهی ویژه در اعماق دل جوانان زیارت و منطقه پیدا کند. سخن دیگر با مسُولین بسیج سپاه دشتستان است و اینکه هنر ما در تقویت و حمایت حوزه ها و پایگاههاست ونه در ضعیف کردن آن و یا تنزل دادن آن. تا کنون کسی نشسته و با خود اندکی اندیشه کند ما چه کاری برای این پایگاه کرده ایم؟ چقدر برای جذب استعدادهای جوانان هزینه کرده ایم؟ حوزه های بسیج می بایست حد اقل از ساده ترین و ابتدایی ترین امکانات برخوردار باشند. جوانی که روزانه می آید به یک ساختمان کهنه و خالی سر می زند و می رود چه انتظاری از اوست؟ گاهی هم نشسته و فکر کرده اید که آیا پایگاه بسیج زیارت چند رایانه دارد؟ وضعیت وسایل آموزشی و کمک آموزشی آن چطور است؟ وسایل و امکانات ورزشی آن در چه سطحی است یا اصلاً دارد؟ ویا اینکه این پایگاه پلاکاردهایی را که برای مناسبتهای دینی و ملی بر در و دیوار آن نصب می کند چرا از پول جیب یک نفر باشد که فقط و فقط برای حفظ آبروی بسیج تلاش می کند ولا غیر؟ آیا ساختمان کهنه آن در شان نام بسیج است؟ اول باید این مسایل را دید. اول باید زیرساختها را برای جوانان فراهم نمود. امید می رود با درایت و مدیریت مسُولین بسیج سپاه دشتستان و خود جوانان زیارت دشتستان این نماد اقتدار انقلاب در این دهستان دوباره به روزهای باشکوه خود باز گردد.
در آخر جا دارد از جناب آقای جابر عوضی که تلاش زیادی برای احیای این مرکز می نمایند تشکر و قدر دانی شود.
والسلام علیکم و رحمت الله
نظریه محمود احمدی نژاد در مورد تغییر وزیران و تشکیل کابینه

در حالی محمود احمدی نژاد وزرای کابینه دولت دهم را معرفی می کند که با موج شدیدی از مخالفت مخصوصاً از سوی جناح اصلاح طلب روبروست. برخی از آنان که در ابتدا مشروعیت انتخابات و دولت را زیر سوال می بردند، اکنون به تغییرات در کابینه او معترضند. کابینه پیشنهادی محمود احمدی نژاد برای دولت دهم تا حد بسیار زیادی با کابینه فعلی او متفاوت است. در اسامی اعلام شده توسط رییس جمهور نام سه زن برای تصدی پستهای وزارت بهداشت ، آموزش و پرورش و رفاه وتامین اجتماعی به چشم می خورد که در تاریخ سی ساله جمهوری اسلامی بی سابقه است. خانمها وحید دستجردی، کشاورز و آجورلو هرکدام سوابقی دارند که می بایست توسط مجلس شورای اسلامی بررسی شوند ودر صورت توافق مجلس می توانند تصدی وزارت را بعهده بگیرند.
پیش تر خیلی از مخالفان سیاستهای دولت به بها ندادن دولت به نقش زنان در جامعه اشاره می کردند ولی اکنون که وضع جور دیگری است ریتم ساز خود را تغییر داده و به سبک دیگری می نوازند. از جمله اینکه احمدی نژاد تحت شرایطی مجبور به استفاده از آنان شده است و یا اینکه آنان شاید صلاحیت این پستها را ندارند. اما محمود احمدی نژاد اکنون این کار را چه تحت فشار و یا غیره انجام داده است و او در اینگونه سنت شکنی ها نشان داده که ید طولایی دارد. به نظر احمدی وظیفه مجلس تعیین وزراء نیست بلکه تایید آنان است. وی در مصاحبه تلویزیونی خود با شبکه یک سیما به این موضوع آشکارا پرداخت که نمایندگان نباید به خود اجازه دهند در مورد معرفی اعضای کابینه به او فشار آورند. احمدی نژاد در ادامه افزود که مجلس و دولت در تقابل با یکدیگر نیستند بلکه باید دنبال راهی برای تعامل با هم باشند تا از قبل آن پیشرفت عاید مردم و کشور شود.
دکتر محمود احمدی نژاد رییس جمهوری اسلامی ایران در مورد تغییرات گسترده در سیستم مدیریت کشور گفت: به نظر من مدیران ارشد در حد وزیران نباید ثابت باشند و می بایست مدام تغییر کرده تا افرادی با ایده های نو بتوانند پا به عرصه مدیریت کلان کشور بگذارند. به اعتقاد محمود احمدی نژاد اگر وزیری همیشه ثابت باشد حلقه های بسته ای حول وی شکل خواهند گرفت و این به نفع کشور نیست. البته او ثبات در سیستم مدیریتی در رده های پایین تر مانند کارهای سیستمی و مهندسی که نیاز به تفکر و تعمق و سیاستگذاری همراه با طراحی باشد را رد نمی کند و اتفاقاً به آن اعتقاد هم دارد. ولی به نظر نمی رسد که مخالفان وی به چیزی جز کناره گیری وی راضی شوند و این یعنی مخالفت با آراء مردمی که با قاطعیت وی را به عنوان رییس جمهور برگزیدند.
محمد غلامی شاعر اشعار محلی
محمد غلامی فرهنگی و شاعر بومی سرای دهستان زیارت، روستای بنار که اکنون ساکن برازجان است.
در آینده در این وبلاگ از وی بیشتر خواهید خواند.
